مسیر تاریکه..چراغ رو از ما بگیر..و با خیال راحت،مسیرتو ادامه بده:)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدرت» ثبت شده است

نقد انیمیشن نگهبان قصه ها

#نقد #انیمیشن_نگهبان_قصه_ها


🔘 دنیای انیمیشن پر است از رنگ‌های شادی‌بخش و شخصیت پردازی‌های جذاب، 

خصوصا اگر شخصیت‌هایش را به واسطه‌ی افسانه‌ها بشناسی، 

آنوقت درکنارش نوستالژی هم به کمک می‌آید تا رفتار و منش شخصیت‌ها تا عمق وجودت نفوذ کند!


🔳 سردین، پسرکی است که بر عنصر سرما تسلط دارد و برف و زمستان را ایجاد می‌کند. بابانوئل، پری دندان، خرگوشِ جشن بهاره و خوابان(مسئول رویاها) هم از دیگر شخصیت‌های انیمیشن هستند که مسئول حفاظت از بچه ها و شادی‌های‌شان هستند؛ 


☑️ و البته تا وقتی که بچه‌ها به آن‌ها باور دارند، قدرت دارند! داستان حول محور جدال آن‌ها با کابوس یا همان لولوخورخوره ادامه می‌یابد.


🔳 اگر بخواهیم فیلم را از نگاه آخرالزمانی نگاه کنیم، باید گفت هدف فیلم این بود که بگوید  ناجی بچه های جهان، یهود است.

🔳 نمادهای یهود به وفور در طول فیلم استفاده شده است. به طور مثال عصایی که سردین در دست دارد و با آن کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهد، یادآور عصای حضرت موسی است. هم‌چنین اوایل فیلم جام یخی ای که از  وسط زمین خارج می‌شود، به شکل آبلیسک (نماد مقدس فراماسونری) است... . 


☑️ در واقع این انیمیشن دارد به کودک القا می کند منجی تو همانی است که من می‌گویم. اگر می‌خواهی نجات یابی به طناب یهود تمسک کن تا رستگار شوی!


🔘 اگر در شخصیت سردین دقیق شویم او را پسری بازی گوش می‌بینیم که تنها به فکر سرگرمی خودش است و هیچ پایبندی ای به قوانین و مقرارت ندارد (در واقع به کودک می گوید هر کار دوست داری بکن! قانون چیست دین چیست؟ به هیچ چیز پایبند نباش، آن جور که خودت دوست داری زندگی کن. من را ببین! من منجی توام! مثل من زندگی کن) و با عصای جادویی خودش روح زمستانی را بر نقاط دلخواه آشکار می‌کند و تمامی لحظات خود را به تفریح سپری می‌کند.

🔳 او با چوبی، شبیه بگوییم درست نیست، خودِ عصای حضرت موسی، نقش یک منجی را ایفا می‌کند.

او در طول انیمیشن، گذشته تاریک و گنگ دارد. نمی‌داند از کجا آمده و تنها اسم خود را می‌داند و بر این باور است که نام او را ماه انتخاب کرده است. در سکانس هایی از فیلم او با نگاه کردن به ماه دلیل وجود خود و ندیدنش  توسط مردم را سوال می‌کند (به نحوی بر بی هویتی کودکان در غرب سرپوش می‌گذارد. می‌گوید ببین من هم بی هویتم، ولی منجی ام!!!)



🔳 در اولین نگاه آن چه به چشم می‌آید، افسانه‌هایی کودکانه است که بعضا از سنت مسیحی وام گرفته شده اند.‌ و در کنارش عصای حضرت موسی هم به چشم می‌آید. و بستر داستان نیز، نزاع خیر و شر است.

اما داستان بیش از این‌هاست...


🔳 پیام انیمیشن به بیننده‌هایش این است:

【همه‌چیز در باور توست، حقیقت آن‌چیزی است که تو آن را باور کنی!】

پسر کوچولو، سردین را باور کرد و آن‌زمان توانست ببیندش! در حالی که حقیقت نمی‌تواند بیش از یک چیز باشد!

☑️ حالا فرض کنید این عقیده وارد زندگی حقیقی ما بشود. عقل و استدلال دیگر جایگاهی نخواهد داشت! 

منطق آدمی می‌گوید: آن‌چیزی را که با عقل، استدلال و نشانه‌ها اثباتش کردی، باور می‌کنی.

اما این انیمیشن به سادگی می‌تواند این تفکر را تغییر دهد!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کتاب یار مهربان
دود فروش

دود فروش

 

 

«دود»🌬 را
  
            از هر طرف بخوانی

                                     دود 🌬است...😃


📽 این دفعه با یه انیمیشن ویژه و صامت اومدیم سراغتون😉


1️⃣ انیمیشین کوتاه "دودفروش" رو با دقت 🧐ببینید
2⃣ برداشت خودتان را در دفترچه یادداشت‌تان بنویسید ✍️



#سواد_رسانه‌ای
-------🌀

مشاهده در آپارات:
https://www.aparat.com/v/GO5zV



🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷

 

#نقد #انیمیشن #دود_فروش


⭕️یکی از مفهوم های این انیمیشن که احتمالا نظر اصلی خود سازنده هم هست اینه که در واقع دود فروش یه چیزی شبیه تبلیغات امروزی برای خرید کالاهای بی ارزش و غیر ضروریه تبلیغاتی که نیاز آفرینی میکنند و با زیبا و ارزشمند نشون دادن یک کالا اون رو ضروری جلوه میدن.

⭕️ دود فروش در ذهن ما  از یک چیز واهی و خیالی یک حقیقت میسازه و در ذهن ما زشت رو زیبا غیر ضروری رو ضروری و ضعیف رو قوی نشون میده در واقع همون کاری که الان هالیوود داره با ذهن مردم دنیا میکنه و با ساختن ابر قهرمانهای پوشالی یه جورایی قدرت نمایی میکنه و خودش رو مرکز قدرت و مرکز این قهرمانهای به ظاهر شجاع قدرتمند،منجی و فداکار نشون میده در حالی که میدونیم همچین چیزی وجود نداره و قهرمانهای واقعیشون در مواقع خطر ترسو بی روحیه و بدون روحیه ایثار گری هستند.

⭕️ در داستان فیلم مفهوم بارزتر همون ایجاد فرهنگ مصرف گرایی از طریق برند سازی و تولید کالا و ابزار غیر ضروری است(که این می تونه حتی فیلم یا بازی های کامپیوتری و... باشه ) 

🛑ابتدای فیلم دود فروش منطقه ای رو که میخواد اونجا بازار کارش رو راه بیاندازه بادوربین نگاه میکنه و این به این معناست که استعمار قبل از ورود به منطقه و زندگی شما اول شما رو مورد شناسایی قرار میده و حتی بین شما نفوز میکنه تا نیاز ها و علائق شما رو بهتر بشناسه و اونها رو به نفع خودش تغییر بده 

🛑اگه دقت کرده باشید دود فروش اصلا هیچ کالایی برای فروش نداره و فقط بادود جلوه گری و چشم بندی میکنه .
🛑 حتما این اصطلاح رو شنیدید که طرف یخ رو به اسکیمو ها و ماسه رو به عربها می فروشه در ادامه این فیلم دقیقا همین رو میشه دید دود فروش هیچ کالایی نداره ولی همون کالایی که مردم دارند رو با چشم بندی تغییر میده و به خودشون میفروشه مثل هواپیمای چوبی پسرک یا پیشبند پیرزن یا سگ ضعیف و بی ریخت آقای ماهی فروش حتی سبدهای اون دوتا خانوم  که کاربردی تر و مورد نیازتر از کیف های کوچیک و فانتزی هستند رو تبدیل به کیف میکنه و به اونها القا میکنه که یه خانوم با کلاس باید از این کیفها داشته باشه نه اون سبدها در حالی که در حقیقت اون سبد برای اون خانوم ها کارایی داره.
🛑 در آخر هم میبینیم که دود فروش بعد از اینکه حسابی کاسبی کرد و دیگه داشت لو میرفت که کالای ارزشمند و با کیفیتی ارائه نداده با ثروتی که از اونجا به دست آورده بود فرار کرد تا دفعه بعد بایه چهره دیگه و یه برند دیگه و ایجاد یه نیاز واهی دیگه برگرده و مردم اون منطقه رو بچاپه 

🛑سکانس آخر هم خیلی جالبه فروشنده جوان ، زیبا و معصوم تبدیل میشه به یک پیرمرد بایه گاری قدیمی زشت و یه خنده شیطانی در حالی که سنگ قیمتی شهردار توی دستشه سنگی که نماد ثروت یک کشور یا ملته این سکانس نشون میده استعماریک جوان خام و مظلوم نیست پیر کار کشته و شیطان صفته و ممکنه هر بار به شکلی ظهر بشه و فریبتون بده 

🛑درباره این فیلم و بعد های مختلفش خیلی بیش از این میشه صحبت کرد و من سعی کردم از چند بعد مهم مطالب بنویسم.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کتاب یار مهربان